دوباره مشهد رفتیم
سلام جیگر مامانی دوباره می خوام از مشهد برات بگم مهمترین اتفاق واسه من که خیلی من رو راضی کرد شعر خوندن تو با اون صدا نازت بود که انقدر قشنگ خوندی که همه کیف کردن: بزی نشت تو ایونش نامه نوشت به مادرش گفت من بزی تو هستم ناز نازی تو هستم یک روز رفتم به جنگل شیر رو کلافه کردم با این شاخ های تیزم شکمش رو پاره کردم تو الان تقریبا همه کتابهات رو یاد گرفتی و با من وقتی که میخونمشون همراهی می کنی. مخصوصا کتاب آهوی من چه نازه ...